به جمله های زیر توجّه کنید:
الف) او در مراغه رصد خانهای بزرگ ساخت.
ساخت: بنا کرد
ب) آن نامدار، لشکری عظیم ساخت.
ساخت: پدید آورد، درست کرد
پ) استاد موسیقی، آهنگ زیبایی ساخت.
ساخت: پدید آورد، تصنیف کرد
ت) او با ناملایمات زندگی ساخت.
ساخت: کنار آمد، سازش کرد
فعل «ساخت» در هر یک از جمله های بالا کاربرد خاصّی دارد که با دیگری کاملاً متفاوت است؛ پس واژه «ساخت» در هر یک از کاربردهایش، فعل دیگری است.
فعل های«گذشت» و «گرفت» در کاربردهای مختلف تغییر معنا می دهند. به عبارات زیر توجه نمایید:
الف) او از خیابان گذشت.
گذشت: عبور کرد
ب) مادر از خطای او گذشت.
گذشت: بخشود
پ) از دلش گذشت که این کار را انجام دهد.
گذشت: خطور کرد
ت) او از گفتن این حرف گذشت.
گذشت: منصرف شد
الف) کتاب را از کتاب فروشی گرفت.
گرفت: ستاند
ب) دیروز خورشید گرفت.
گرفت: تیره شد
پ) لوله گرفت.
گرفت: بسته شد
ت) در بازی فوتبال پایم گرفت.
گرفت: منقبض شد
ث) گرفتم که شما راست می گویید.
گرفت: می انگارم
ج) آب بینی اش را گرفت.
گرفت: پاک کرد
چ) به خاطر انفجار گوشش را گرفت.
گرفت: مسدود کرد